دنیای Elden Ring و سرزمین Lands Between (که تنها بخشی از آن است) به شدت پیچیدهتر، پرجزئیاتتر و عمیقتر از آن چیزی است که فکرش را کنید. از منطقه Haligtree در شمال نقشه گرفته تا Weeping Peninsula در جنوب؛ سرزمین Lands Between و منطقههایی که فرای مههای پیرامونی قرار میگیرند همگی تاریخچه مفصل خودشان را دارند. با وجود اینکه پرداختن به همه آنها در طی یک مطلب عملا غیرممکن است، سعی میکنیم در مقاله تاریخچه دنیای الدن رینگ به مفاهیم پایهای آن بپردازیم تا بهتر متوجه داستان بازی Elden Ring شوید.
اسطوره شناسی و مفاهیم پایه بازی Elden Ring؛ در Lands Between چه میگذرد؟
دنیای بازی الدن رینگ به شدت بزرگ است و داستانهای متعددی را درون خود جای میدهد. داستانهایی که مانند قطعات یک مجسمه شکسته شده به اطراف پخش شدهاند و باید برای درک تصویر کلی آن، قطعات مختلف را در کنار هم قرار دهید. سرزمین Lands Between که داستان بازی در آن روایت میشود تاریخچه بلند بالایی دارد و در طی گذشته نفرین شده خود میزبان جنگها و رویدادهای شوم زیادی شده است. اما زمانی که شما پای خود را به این سرزمین میگذارید میتوانید تباهترین برهه زمانی آن را ببینید. همه افراد میخواهند قدرت را به دست بگیرند و برای رسیدن به آن از انجام هیچ کار کثیفی امتناع نمیکنند.
این جنگ بر سر قدرت آنقدری طولانی و فرسایشی میشود که همه بخش بزرگی از عقل خود را از دست میدهند و مانند موجوداتی شنیع و بیمصرف به دنبال طولانیتر کردن زندگی خود هستند. اما این همه جنگ، درگیری و نابودی بر سر چه قدرتی است؟ اگر فکر میکنید که همه این اتفاقات برای تسخیر خود سرزمین Lands Between رخ میدهد سخت در اشتباهید؛ چرا که اعتقادات متفاوت و وجود خدایان مختلف حالت مذهبی-سیاست گونهای به این انتزاعات دادهاند. به هر حال شما به عنوان یک Tanished وارد Lands Between میشوید و وظیفه دارید با ترمیم Elden Ring، قدرت را تصاحب کرده و به Elden Lord تبدیل شوید (حتی هدف اصلی شما هم گرفتن قدرت است). اما کلماتی مانند Tarnished، Elden Lord، Elden Ring و امثال آن چه معنایی میدهند؟ اگر میخواهید داستان بازی Elden Ring را بهتر متوجه شوید و تصور منطقیتری از دنیای آن داشته باشید ادامه این مقاله را از دست ندهید.
داستانی در مورد مرگ
درست مانند Demon’s Souls و سری Dark Souls، چرخه مرگ و میر و رابطه شما (یا همان شخصیت اصلی) با مردن در هسته داستان الدن رینگ قرار میگیرد. در واقع واژه «مرگ» رویدادهای موجود در بازی را استارت میزند و همزمان آن را به پایان میرساند. اما چگونه؟ در سرزمین Lands Between که تنها بخشی از دنیای الدن رینگ را تشکیل میدهد، وجودیت و قانونهای پایه بر اساس خواست خدایان (Gods) و نیمه خدایان (Demi-Gods) به وجود میآیند. خدایان و نیمه خدایانی از که از ریشه با هم مشکل دارند و به هیچ وجه نمیتوانند در یک جریان شنا کنند. اما در رأس این خدایان و نیمه خدایان ملکه ماریکا (Queen Marika) قرار دارد؛ شخصی که به طور همزمان ملکه و خدای Lands Between محسوب میشود. ماریکا که خود فرستاده یک خدای بزرگتر و قدرتمندتر به نام Greater Will است، به عنوان مسبب اصلی تمام مصائب و بدبختیهای داستان مهمترین نقش را به دست میگیرد.
اما چرا چنین حرفهایی میزنیم و تمام بار دنیا را روی دوش ماریکا قرار میدهیم؟ برای پاسخ به این سوال باید به گذشته برویم. سالها پیش (که از عدد دقیق آن اطلاعی نداریم) ملکه ماریکا برای جلوگیری از چرخه مرگ و زندگی در محدوده Lands Between کارهای عجیبی انجام میدهد. در واقع او برای مصون کردن خدایان و نیمه خدایان نسبت به مردن و مرگ، قانون Destined Death را از بین میبرد. این قانون میگوید که همه موجودات (اعم از خدایان و نیمه خدایان) باید پس از مدتی بمیرند و از جسم فیزیکی خود خارج شوند تا همه چیز طبق روند طبیعی خود پیش برود. منتها ملکه ماریکا برای حفظ عزیزانش و عدم دیدن مرگ آنها به مفهوم Destined Death خاتمه دهد و دکمه آغاز تمام بدبختیها را فشار میدهد.
- چرا بازی Elden Ring یک شاهکار در صنعت بازی های ویدیویی است
شاید با خود بگویید که چرا زندگی جاودان و از بین رفتن معنی مرگ باید بد باشد؟ پاسخ این است که جسم و روح هیچ شخصی طاقت زنده ماندن تا ابد را ندارد و از یک جا به بعد روند زوال را در پیش میگیرد. خود شما به عنوان یک Tarnished هیچ وقت به طور کامل نمیمیرید و پس از جان باختن در نزدیکترین Site of Grace موجود بیدار میشوید. چنین قانونی برای همه دشمنان هم وجود دارد؛ به طور که هیچ موقع به طور کامل نمیمیرند و به صورت مستمر زنده میشوند و برای هدف واهی خود میجنگند. همه اینها در کنار هم نشانگر این هستند که معنی مرگ در Lands Between از بین رفته و به هیچ وجه پیامدهای خوبی ندارد. اکثر موجودات و شخصیتهایی که در دنیای بازی میبینید آنقدری زنده ماندهاند که دیگر عقل سالمی ندارند و مانند موجوداتی بیهدف در سطح دنیا میچرخند.
به طور طبیعی و پیش از پوسیدن معنای مرگ و مردن، افراد پس از جان باختن به Erdtree باز میگشتند. Erdtree در واقع همان درخت بزرگ و طلایی مانندی است که میتوانید آن را در هر نقطهای از نقشه مشاهده کنید. Erdtree معنایی بیش از یک درخت معمولی دارد و همه آن را منبع زندگی و حیات میدانند. علاوه بر این درخت مورد بحث یکی از اجزای بزرگ Elden Ring و خود Golden Order است (Golden Order در واقع نام خاندان و فرقهای است که ماریکا، همسرها و فرزندان او در مرکزش قرار میگیرند). هرچند که معلوم نیست درون این درخت افسانهای چه میگذرد، اما میدانیم که هدف نهایی همه روحها رسیدن به Erdtree و زندگی در آن است؛ ولی از آنجایی که مرگ به لطف ملکه ماریکا معنای خود را از دست داده این روند طبیعی دیگر وجود ندارد.
با توجه به حرفهای گفته شده روحها نمیتوانند به Erdtree بازگردند و بدین ترتیب مجبور هستند تا ابد در سطح Lands Between سرگردان بمانند. در واقع فلسفه وجود Spirit-Ashها و سایر ارواح سرگردانی که در نقشه میبینید از همین داستان نشأت میگیرد و گسترده میشود. برای مثال هنگامی که به انتهای Catacombها (یا همان محیطهای زیر زمینی پر از جسد و تابوت) میرسید و باس فایتهای موجود در آنها را شکست میدهید، میتوانید ریشههای بزرگی را با چشم ببینید. این ریشهها در واقع متعلق به Erdtree هستند تا روحها بتوانند پس از مرگ خود راحتتر مسیر این درخت مقدس را در پیش بگیرند. به طور کلی Erdtree در مرکز چرخه مرگ و زندگی قرار میگیرد و نقش به شدت مهمی در داستان بازی Elden Ring دارد.
شروع ماجراجویی به عنوان یک فرد طرد شده
اگر فکر کردید شخصیت اصلی که کنترل او را به دست میگیرید پیش زمینه داستانی خاصی ندارد، سخت در اشتباهید. این شخصیت که جزو Tarnishedها محسوب میشود سالها پیش به همراه ارباب خود که Godfrey نام دارد از Lands Between طرد شده بود. Godfrey که در واقع اولین Elden Lord و همسر ابتدایی ملکه ماریکا محسوب میشود، سالها پیش از طرف زن خود طرد شده و به «منطقه فرای مهها» میرود. اما چرا ماریکا باید همسر خود و اولین Elden lord را طرد کند؟ ملکه ماریکا که یک جورایی عروسک خیمه شب بازی Greater Will به شمار میرود، پس از تسخیر دنیا به همراه Godfrey به هدف خود میرسد. اما Greater Will پس از این موفقیتها به ماریکا دستور میدهد که Godfrey را رها کرده و او را از Lands Between بیرون بیندازد (چرا که Godfrey دیگر به دردشان نمیخورد و با تمام قدرتهای خویش ابزاری بیش نبود). ماریکا هم در برابر این دستور مقاومتی به خرج نمیدهد و همسر اول خود را به همراه سپاهش از قلمرو خویش بیرون میکند (شما به عنوان یک Tanished در سپاه گادفری حضور داشتید).
حال سالها میگذرد و شخصیت اصلی جان خود را در خارج از محدوده Lands Between از دست میدهد. اما به شکل عجیبی در سرزمین مورد بحث بیدار میشود تا برای تبدیل شدن به Elden Lord تلاش کند. اما چرا چنین اتفاقی رخ میدهد؟ برای پی بردن به پاسخ این سوال باید چند سالی به عقب برویم. پس از نابود شدن الدن رینگ (که بعدها به آن میپردازیم) فرزندان مختلف ملکه ماریکا برای تبدیل شدن به الدن لرد تلاش میکنند؛ اما هیچ یک از آنها قادر بر غلبه بر دیگری نیست و بدین ترتیب هیچکس موفق به کسب این عنوان نمیشود. Greater Will هم که پس از دیدن Demi-godها امید خود را از دست میدهد، نژاد دیگری را برای رسیدن به قدرت انتخاب میکند: Tarnishedها. در واقع نه تنها شما، بلکه تمامی Tanishedهایی که در طی بازی میبینید هدفی به غیر از به دست گرفتن قدرت ندارند و هر کدام به نحوه خود در این مسیر میجنگند.
البته که طمع بر سر قدرت صرفا به Tarnishedها و Demi-godها محدود نمیشود. هر فردی در سرزمین Lands Between قدرت را برای خود میخواهد، هرکس میخواهد معنای مرگ را به سلیقه خود تغییر دهد و به قدرتمندترین فرد دنیا بدل شود. اما لازمه دستیابی به این قدرت رسیدن به الدن رینگ است که داستانهای به شدت پیچیده و کثیفی به آن پیوند میخورد. به احتمال زیاد با مطالعه این زیرتیتر از مقاله تاریخچه دنیای Elden Ring احتمالا با علامت سوالهای جدیدی روبرو شدهاید که سعی میکنیم تک تک آنها را آشکار کنیم.
ملکه ماریکا و Demigodها
برای اینکه بتوانید به مفهوم واژه الدن لرد پی ببرید و متوجه عملکرد واقعیت در سرزمین Lands Between شوید، باید ملکه ماریکا، همسرها و فرزندان او را به خوبی بشناسید (بله، ملکه ماریکا دو همسر متفاوت داشته که به هر دو آنها خواهیم پرداخت. هم ماریکا و هم خانواده وی موجوداتی خدا مانند یا نیمه خدا هستند که قدرتهای فراطبیعی و جذابی دارند. از خانواده و فرقه ملکه که Golden Order نام دارد بگذریم، به معنای خود الدن رینگ میرسیم. Elden Ring در واقع یک شي افسانهای است که قوانین Lands Between را تعیین کرد و واقعیت موجود در آن را مشخص میکند. این شي که همان علامت طلایی در منو اولیه بازی است، شامل چندین بخش مختلف (از جمله بخش مرگ) میشود که خود بازی آنها را با نام Great Rune معرفی میکند. به عبارتی دیگر الدن رینگ متشکل از چندین Great Rune است که هر یک از آنها عنصر خاصی از دنیا بازی را به کنترل خود درآوردهاند. برای مثال میتوان با استفاده از قطعهای که از آن با نام Rune of Death یاد میشود، معنا و عملکرد مرگ و چرخه آن را تغییر داد.
ملکه ماریکا که پیش از به وجود آمدن آشوبها کنترل الدن رینگ را به دست داشت، Rune of Death را از شي اصلی جدا کرد تا بتواند معنای مرگ و عملکرد آن را تغییر دهد. البته باید توجه داشته باشید که الدن رینگ در Lands Between ایجاد نشده و Greater Will (یا همان خدایی که ماریکا از وی دستور میگیرد) آن را به سرزمین مذکور فرستاد تا بتواند قلمرو جدید خود را تحت تسلط منسجمی درآورد. علاوه بر این باید بدانید که Greater Will تنها خدای خارجی یا Outer God موجود نیست و ابرقدرتهای دیگری مانند Lord of the Frenzied Flame نهایت سعی خود را برای تسخیر Lands Between به کار گرفتهاند. با این حال در طی داستان بازی Greater Will قدرت را به دست دارد و برنامههایش را از طریق مامورهای خود که با نام Two Fingers شناخته میشوند پیاده میکند. Two Fingersها به معنی واقعی کلمه دو انگشت غول پیکر هستند که در طی تجربه داستان بازی Elden Ring ایشان را ملاقات خواهید کرد.
- نقد و بررسی بازی Elden Ring
Two Fingersها به دستور خدای خود ماریکا را به عنوان پادشاه (یا بهتر است بگوییم خدا) سرزمین Lands Between انتخاب میکنند و او را در مسلک قدرت قرار میدهند. البته که ماریکا پیش از رسیدن به مقام خدایی جزو مردم معمولی سرزمینی با نام Numen بوده که خارج از Lands Between قرار دارد. به هر حال Two Fingersها ماریکا را به یک Empyrean تبدیل کرده و ویژگیهای او را از یک انسان معمولی به یک خدا تغییر میدهند. حال Empyrean به چه معنایی است؟ Empyreanها افرادی هستند که میتوانند به خدا تبدیل شوند و به عنوان آواتار الدن رینگ آن را به کنترل خود درآورند.
با توجه به حرفهایی که زده شد یک هرم قدرت در سرزمین Land Between به وجود میآید که Greater Will در رأس آن قرار میگیرد. بعد از او ملکه ماریکا و الدن رینگ قرار دارند که در کنار هم میتوانند با قدرت کامل به سرزمین خود حکمرانی کنند. در ادامه این هرم قدرت میتوانیم به Two Fingersها اشاره کنیم که حقیقتا موجودات عجیب و مرموزی هستند. پس از Two Fingersها هم Demigodها قرار میگیرند که از فرزندان ملکه ماریکا و فرزند خواندههای او (یعنی بچههای همسر دومش که مادری جداگانه دارند) تشکیل میشوند.
با گذر از این موضوع باید بدانید که با وجود پشتیبانی Elden Ring و Greater Will از ماریکا، او کار آسانی برای تصاحب Lands Between نداشتند و باید با ساکنین بومی او وارد نزاع میشد. در واقع این سرزمین تمدنها و خدایان خاص خود را داشت که تعدادشان هم کم نبوده است. از جمله این ساکنین میتوانیم به غولهای موجود در کوهستان، اژدهاها (که ظاهرا پیش از ماریکا نماینده Greater Will بودهاند)، انسانها و یک سری نژاد خرد اشاره کنیم که در سطح این سرزمین پخش شده بودند. به هر حال ملکه ماریکا با کمک از پشتیبانهای خود Lands Between را به تصاحب خود درآورد و Golden Order را به وجود آورد؛ فرقه یا حکومتی که ماریکا و Demigodها به رهبری آن میپرداختند. اما پیش از رسیدن به قدرت، ماریکا به فردی نیاز داشت که بتواند به عنوان نماینده و دست راست او مبارزه کند و سایر تمدنها را به زیرسایه Golden Ordre درآورد. او نیاز به همسری داشت که بتواند قدرت ماریکا را به نمایش درآورد و به عنوان شوهر ملکه، مقام Elden Lord را به خود اختصاص دهد.
نتیجه این نیاز به یک جنگجو بزرگ و پرآوازه به نام Hoarah Loux ختم شد. این مبارز بزرگ پس از تبدیل شدن به همسر ماریکا لقب Godfrey the Golden را به خود اختصاص داد و به عنوان اولین الدن لرد شروع به قدرت نمایی در Lands Between کرد. گادفری زیر نظر همسر خود در جنگهای بزرگی شرکت کرد که در طی آنها با غولهای یخی و سایر نژادهای موجود به مبارزه پرداخت. اما این پایان کار اولین الدن لرد نبود و اگر به جزئیات بیشتر دقت کنید، او و ماریکا صاحب سه فرزند شدند: Godwyn the Golden و دو برادر دو قلو با نامهای Mohg و Morgott.
گادوین؛ فرزند مورد علاقه ملکه
با توجه به اطلاعاتی که در دست داریم گادوین فرزند موردعلاقه و ارشد ماریکا بوده است. او به قدری عاشق Godwyn بوده که پس از مرگ غیرمنتظرهاش (در شب کشته شده اولین Demigod) عقل خود را از دست میدهد و کارهای عجیبی میکند که در ادامه به آنها میپردازیم. البته که این عشق مادری نسبت به گادوین الکی نبوده و دلایل محکمی داشته. طبق افسانهها Godwyn به مبارزه اژدهاها میرود و علاوه بر کشتن تعدادی از آنها به لطف قدرت فوقالعادهاش، گروهی از آنها را به فرمان خود درآورد. البته که داستان در مورد موگ (Mohg) و مورگوت (Morgott) به شکل دیگری رقم میخورد و باعث به وجود آمدن داستان غم انگیزی میشود.
در سرزمین Lands Between یک سری موجودات نفرین شده با نام Omen وجود دارند که نفرین شده هستند. این Omenها در سراسر بدن خود شاخهای عجیبی دارند و درست در زمان تولد کشته میشود. اما خب سرنوشت Mohg و Morgott به عنوان دو شاهزاد بدین گونه رقم نخورد و توانستند سالهای درازی از زندگی خود را ببینند؛ ولی خب این زندگی آنقدرها هم رویایی نبوده است. این دو برادر دو قلو به محض تولد به فاضلابهای زیر Leyndell تبعید شدند و تمام زندگی خود را در اسارت و زندان گذراندند. البته دو شخصیت مذکور تنها Omenهای دنیا نیستند و با پیشروی در داستان بازی Elden Ring با سایر آنها روبرو خواهید شد. از جمله این موجودات نفرین شده میتوانیم به مارجیت (Margit) اشاره کنیم که به عنوان یکی از باس فایتهای اولیه و در منطقه Limgrave با او مبارزه خواهید کرد. با وجود اینکه Omenها موجودات نفرت انگیز و فوقالعاده زشتی هستند، دل آدم را کباب میکنند و اگر زنده بمانند داستانهای غم انگیزی به وجود میآورند (حتی اگر اشراف زاده و فرزند ماریکا باشند).
ورود Radagon به داستان
اما به دنیا آمدن فرزندان جدید باعث کند شدن تسخیر Lands Between نشد تا ماریکا و گادفری به روند خوب خود در مبارزهها ادامه دهند و Golden Order را تقویت کنند. در میان سپاهیان متعدد Golden Ordre که به نقاط مختلف فرستاده میشدند جنگجویی افسانهای با موهای قرمز رنگ به نام ردگان (Radagon) وجود داشت. Radagon که خیلی سریع پلههای ترقی را طی کرد و به یکی از فرماندهان ارتش تبدیل شد، باید یکی از کشورهای Lands Between با نام Liurnia of the Lakes را تسخیر میکرد؛ کشور و حکومت قدرتمندی که به همین سادگیها نمیشد آن را شکست داد. در رأس این سرزمین آکادمی Raya Lucaria قرار داشت که از جادوگرهای فوقالعاده قدرتمندی تشکیل میشد. جادوگران رایا لوکاریا برای کشتن دشمنان خود از قدرت آسمان و کیهان (یا همان Cosmos) استفاده میکردند و همین موضوع آنها را در مقابل Golden Order قرار میداد. اما دلیل این موضوع چیست؟
نوع جادویی که اعضای رایا لوکاریا از آن استفاده میکردند با نوع جادوی اعضای Golden Order در تضاد بود. در حالی که دسته اول از قدرت آسمان و گیتی بهره میبردند، گروه دوم از قدرت Faith (یا همان ایمان به Golden Order) استفاده میکردند که هر کدام ویژگیهای خاص خود را داشتند. جدا از این مسئله باید بدانید که خانواده سلطنتی Carian در رأس حکومت آکادمی مورد بحث قرار میگرفتند و از قدرت بینهایتی برخوردار بودند؛ به گونهای که حتی Radagon و سپاه عظیم Golden Order هم موفق به شکستشان نشدند.
جنگ میان Golden Order و آکادمی به جایی نرسید تا Radagon موفق به شکست ارتش دشمن نشود. اما اوضاع به نحو کاملا متفاوتی رقم خورد که به هیچ وجه فکرش را نمیکردید. در حین آشوبهای جنگ مورد بحث Radagon با یکی از اعضای خانواده سلطنتی Carian با نام Renalla روبرو شده و این دو در همان میان عاشق یکدیگر میشوند. در ادامه این عشق و ازدواج Liurnia of the Lakes به شکل دوستانهای زیر سایه Golden Order قرار میگیرد تا از رخ دادن درگیریهای فزاینده جلو گیری شود. نتیجه ازدواج رادگان و رنالا به سه فرزند با نامهای Rykard، Radahn و Ranni رسید که هر سه آنها جزو قدرتمندترین و جذابترین شخصیتهای داستان بازی Elden Ring محسوب میشود. برای مثال باید بدانید که Radahn به قدرتمندترین جنگجو تمام Lands Between تبدیل میشود و پس از مبارزه با شخصیتی به نام ملنیا (که به وی میپردازیم)، منطقه بزرگی با نام Caelid را به دست زوال و بیماری خاصی با نام Scarlet Rot میسپرد (این بیماری از Malenia نشأت میگیرد).
سقوط Godfrey
با ادامه موفقیتها و پیروزیها تقریبا جایی برای تسخیر زمینهای بیشتر باقی نمیماند. ملکه ماریکا هم که دیگر به Godfrey نیازی ندارد او و افرادش را به دستور Greater Will به سرزمینهای دور دست تبعید میکند. در واقع گروه Tarnishedها هم از همین سپاهیان طرد شده گادفری تشکیل میشوند که شخصیت اصلی هم جزئی از آن است. با توجه به اطلاعات هدف این تبعید از سوی ملکه ماریکا نابودی و کشته شدن گادفری و نیروهایش است، آن هم قبل از اینکه ایشان موفق به تجدید قوا و بازیابی شوند.
پس از طرد شدن گادفری یکی از مهمترین و عجیبترین رویدادهای تاریخ داستان بازی Elden Ring به وقوع میپیوندد. با اخراج Elden Lord و خالی شدن مقام همسر ماریکا، شخصیت Radagon موقعیت را غنیمت شمرده و رنالا را به قصد ازدواج با ماریکا رها میکند. این خیانت از سوی راداگان همسر سابق او یا همان Renalla را از درون نابود کرده و موجب دیوانه شدنش میشود. Radagon هم که در نقشه خود به پیروزی میرسد، به همسر ملکه تبدیل شده و مقام الدن لرد را به خود اختصاص میدهد. بدین ترتیب این شخصیت با عنوان دومین الدن لرد تاریخ شناخته میشود که پس از رسیدن به مسلک همسر ملکه، قدرت بیحد و مرزی به دست میآورد. البته که راداگان فرزندان خود را فراموش نمیکند و پس از این ازدواج Rykard، Ranni و Radahn به فرزند خواندههای ماریکا و Demigodهای جدید تبدیل میشوند. رنالا هم که هوش و حواس خود را از دست داده سرزمین Liurnia of the Lakes را به مرز نابودی رسانده و به سوگواری برای عشق و بچههای از دست رفتهاش ادامه میدهد.
حال جالب است بدانید که روند تولد Demigodهای جدید به پایان نمیرسد و نتیجه ازدواج راداگان و ملکه به دو Demigod جدید و دو قلو با نامهای میکلا (Miquella) و ملنیا (Malenia) ختم میشود. پس از به دنیا آمدن این دو شخصیت متوجه میشویم که ظاهرا بچههای دوقلو ماریکا سرنوشت خوبی ندارند و همگی به نحو خاص خود نفرین میشوند. البته که نفرین میکلا و ملنیا زمین تا آسمان با موگ و مورگوت فرق دارد و اصلا داستان دیگری را دنبال میکند. نفرین میکلا به جسم بچهگانهاش مربوط میشود. در واقع او به خاطر نفرین شدنش هیچ موقع قادر به بزرگ شدن نیست و تا ابد در جسم کودکانه خود زندانی خواهد شد. در طرف دیگر ملنیا نه تنها بزرگ میشود، بلکه طبق افسانهها در کنار Radahn مقام قویترین مبارز دنیا را به خود اختصاص میدهد. اما آنچه که کار ملینا را به قهقرا میبرد مریضی او است. با وجود اینکه شخصیت مذکور در گروه موجودات جاودانه قرار میگیرد به بیماری خطرناکی با نام Scarlet Rot مبتلا است. این نفرین که از همان زمان تولد گریبانگیر ملنیا میشود، او را از درون متلاشی کرده و میخورد؛ به گونهای که او هم پس از مدتی به جنون گرفتار شده و افکار خود را از دست میدهد.
با وجود تمامی این اتفاقهای پیچیده، خیانتها و مسائل دراماتیک ملکه ماریکا و Golden Order سالهای طولانی به Lands Between حکمرانی کردند و قدرت مطلقی داشتند. اما خب قدرت هم مانند هیچ چیز همیشگی نیست و پس از مدتی (هرچند طولانی) کم رنگ شده و به سمت دنیای نابودی قدم میگذارد. Golden Order هم که مشمول همین قانون میشود، رفته رفته تضعیف شد تا به مرز نابودی برسد. اما این زوال و نابودی چگونه میسر شد؟ هنوز با داستان بازی Elden Ring و اسطورهشناسی آن کار داریم.
شب چاقوهای مشکی و رویداد Shattering
آیا به یاد دارید که در اوایل مقاله داستان بازی Elden Ring گفتیم در مورد Godywn صحبتهای بیشتری خواهیم کرد؟ کم کم در حال نزدیک شدن به آن هستیم. ملکه ماریکا به لطف سپاه عظیم، فرزندان قدرتمند، Rune of Death و به طور کلی الدن رینگ، پشتیبانی Two Fingersها و خود Greater Will قدرتی مثال زدنی به دست آورد و Lands Between را مانند یک موم در دستان خود شکل داد. او میتوانست به کمک Rune of Death قوانین مرگ را عوض کند، یک سریها را جاودانه کرده و گروه دیگری خیلی راحت بکشد. با توجه به تمامی این صحبتها ماریکا خود و فرزندانش را جاودانه کرد تا هیچ موقع غم فراق را نچشد.
ملکه برای اینکه از امنیت Rune of Death و قانون جاودانگی محافظت کند، آن را به برادرش با نام Maliketh سپرد. Maliketh که در داستان الدن رینگ با او برخورد میکنید، یک نیمه انسان-نیمه گرگ است که وظیفه دارد بدون هیچ شک و سوالی نسبت به ماریکا وفادار باشد. اما خب ملکه زیاد با او خوش رفتار نبود و هیچ وقت با او مانند یک برادر واقعی برخورد نکرد. او برای اینکه Rune of Death در امنیت کامل باشد، Maliketh را به سرزمین دوری فرستاد تا هیچکس دستش به او نرسد.
اما سقوط Golden Order و روند رو به زوال Lands Between از همین آقای برادر نیمه گرگ شروع میشود. یک شب و در حین اینکه هیچکس انتظار اتفاق مهمی را نداشت، یک شخص مرموز قطعهای از Rune of Death را دزدیده و آن را با یک سری خنجر سیاه (Black Daggers) پیوند میزند. در ادامه گروهی از آدمکشها یا Assassinها به همراه خنجرهای ذکر شده به Leyndell نفوذ کرده و در اتفاقی تاریخ گادوین را به کام مرگ میفرستند. هرچند که بیشتر این آدمکشها دستگیر و کشته میشوند، اما اتفاق اصلی از قبل افتاده و برای اولین بار در تاریخ یکی از Demigodها به طور کامل کشته میشود؛ آن هم فرزند و Demigod مورد علاقه ملکه (ماریکا هیچ اعتقادی به عدم تبعیض میان فرزندانش ندارد و همیشه برخی از آنها را نسبت به دیگری اولویت میدهد).
پس از Night of the Black Knives تاریخچه سرزمین Lands Between کمی مبهم شد. در واقع ما از تاریخ دقیق اتفاقات پس از مرگ گادوین اطلاع نداریم و نمیدانیم که پس از کشته شدن او، خط زمانی Golden Order به چه نحوی پیش رفته است. به هر حال پس ازگذشت مدت نامعلومی از مرگ گادوین ملکه عقل خود را از دست میدهد و به سوگواری فرزند مورد علاقهاش مینشیند. اما پایان این جنون به نتیجه خوبی نرسید؛ به گونهای که ماریکا با استفاده از چکش خود الدن رینگ را شکسته و آن را به قطعات مختلفی تقسیم میکند. این قطعات مختلف که با نام Great Rune شناخته میشوند، هر کدام قدرت خاص خود را دارند و کنترل عنصر منحصر به فردی را به حامل خود میدهند. راداگان در برههای از زمان سعی کرد با تلاش و قدرت خود الدن رینگ را ترمیم کند تا شاید همه چیز به حالت عادی بازگردد. اما همانطور که میتوان حدس زد او در این کار موفق نشد تا Great Runeها در سراسر Lands between پخش شوند. ملکه ماریکا هم که پس از مرگ گادوین و شکسته شدن الدن رینگ چیزی برای از دست دادن نداشت، غیب میشود و از دید همگان دور میماند. در ادامه این رویدادها سرزمین مورد بحث در سرازیری نابودی میافتد و ذره ذره هویت و انسجام خود را از دست میدهد.
طمع Demigodها برای به دست آوردن Great Runeها
هنگامی که ملکه ماریکا غیب میشود و خود را از چشمها پنهان میکند، راداگان هم به طور همزمان ناپدید میشود تا Golden Order رسما بزرگ خاصی نداشته باشد. پس از نابودی الدن رینگ و گم شدن ملکه و پادشاه آن، Golden Order هم به تدریج تضعیف میشود تا Lands Between به آشوب بیسابقهای در تاریخ خود برسد. Demigodها هم که اساسا با یکدیگر مشکل دارند سپاههای خاص خود را تشکیل میدهند تا کنترل Great Runeها را به دست بگیرند. هر یک از فرزندان یا فرزند خواندههای ماریکا این Great Runeها را برای اهداف خود میخواستند و قصد داشتند شرایط را به سلیقه خود تغییر دهند. برخی از Demigodها میخواستند شرایط را درست کنند، دستهای از آنها قصد داشتند به قادر مطلق تبدیل شوند و گروهی دیگر، از Greater Will تنفر داشتند و میخواستند برای خدایان بیرونی دیگری کار کنند. این اختلاف سلیقهها و نظرها باعث به وجود آمدن جنگ داخلی فوقالعاده بزرگی میان خواهرها و برادرها شد که افسانهها از آن با نام Shattering یاد میکنند.
در ادامه Shattering سرزمین Lands Between به قطعات و منطقههای مختلفی تقسیم شد که هر کدام حاکم و ارتش خاص خود را داشتند. مقابله این منطقهها و سپاهها با یکدیگر به جنگهای عظیمی ختم شد که طبق اطلاعات، بزرگترین آنها میان راداگان زادهها رخ داد: ملنیا و رادهان. همانطور که پیش از این هم گفته شد دو شخصیت مذکور بزرگترین مبارزهای تاریخ Lands Between هستند که میتوانیم از درگیری آنها به عنوان حماسیترین نزاع تمام دوران یاد کنیم. ملنیا و رادهان در بیابانهای سرزمین Caleid با یکدیگر مبارزه کردند تا تکلیف قویترین فرزند راداگان مشخص شود (با وجود مادرهای مختلف، راداگان پدر مشترک این دو شخصیت است). اما خب این مبارزه نتیجه مشخصی در بر نداشت و هیچ یک از دو Demigod موفق به شکست حریف خود نشد؛ ولی پیامدهای این مبارزه غیرقابل جبران بود. در وهلهای از این مبارزه تاریخی ملنیا برای برابر شدن قدرتش با رادهان، مریضی خود که Scarlet Rot نام دارد را رها میکند تا بتواند برادر ناتنش خویش را شکست دهد. ولی رها کردن Scarlet Rot نه تنها او را برنده این نبرد نکرد، بلکه خرابیهای متعددی به وجود آورد.
پس از این اتفاقات Scarlet Rot در سطح سرزمین Caleid پخش میشود و همه افراد موجود در آن را به مرز جنون میرساند. از جمله قربانیهای این جنگ میتوانیم به Radahn اشاره کنیم که به خاطر این مریضی، از بزرگترین سرباز Lands between به یک روان پریشِ دیوانه تبدیل میشود. ملنیا هم از این رویداد شوم بیبهره نمیماند و او هم در ادامه وخیم شدن مریضیاش عقل خود را از دست میدهد. در ادامه یکی از شوالیههای سپاه ملنیا او را به Haligtree (محل سکونت ملنیا) باز میگرداند تا همه چیز در نهایت نابودی و بینتیجگی به پایان برسد. هنگامی که این مبارزه تاریخی به اتمام رسید و برنده خاصی را معرفی نکرد، Demigodها روحیه خود را از دست دادند و فهمیدند که نمیتوانند سایر برادرها و خواهرهای خود را از دست بدهند. بدین ترتیب همه آنها به قلعههای خاص خود عقب نشینی کرده و با استفاده از Great Runeها پناهگان امنتری برای خود دست و پا میکنند.
از این نقطه به بعد Lands Between وارد یک فاز بدون تکلیف و پر از آشوب میشود که راه فراری از آن وجود ندارد. Demigodها متقاعد شدهاند که قادر به شکست یکدیگر نیستند و نمیتوانند با جمع کردن Great Runeها الدن رینگ را برای یک بار دیگر ترمیم کنند. هرچند که برخی از آنها سعی خود را برای ارتباط با سایر Outer Godها و افزایش قدرت به کار میگیرند، اما در کار هیچ یک از آنها پیشرفت خاصی حاصل نمیشود تا این وضعیت اسفناک برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند.
ورود Tarnished به داستان
پس از رخ داد این همه رویداد و تمام این مصائب، تازه داستان بازی Elden Ring به شکل اصلی شروع میشود (چیزهایی که گفتیم همگی مربوط به پیشینه تاریخی و گذشته است). Tarnishedها به وسیله یک قدرت عجیب از سفر تبعیدی خود به سرمزین Lands Between باز میگردند و توسط یک نور طلایی راهنمایی میشوند. نکته جالب این است که تنها Tarnishedها میتوانند نور طلایی مذکور را ببینند و آن را به عنوان یکی راهنما دنبال کنند. پس از پیشروی در روند داستان و کسب اطلاعات بیشتر متوجه میشوید که این نور طلایی یا همان Grace از سمت Two Fingersها و در نتیجه خود Greater Will است. در واقع Greater Will کاری که Demigodها از پس آن برنیامدند را به Tarnishedها محول کرده تا Great Runeها را به دست آورند و در نهایت الدن رینگ را ترمیم کنند.
بنا بر حرفهای گفته شده باید بدانید که هدف اصلی تمام Tarnishedها ترمیم الدن رینگ و تبدیل شدن به سومین الدن تاریخ است. در ادامه همین استدلال شما Tarnishedهای متعددی را در طی ماجراجویی خود ملاقات میکنید که هدف مشترکی دارند؛ اما همان طور که میتوان حدس زد هیچ یک از ایشان موفق به تکمیل هدف خود نشدهاند. برخی از این Tarnishedها آنقدری در کار خود شکست خوردهاند و در Lands Between سرگردان ماندهاند که دیگر قادر به دیدن Grace نیستند (میتوان نتیجه گرفت که Greater Will از دستهای از تارنیشدها هم ناامید شده است). حال جالب است بدانید شخصیتی که کنترل او را به دست میگیرید، آخرین Tarnished فرستاده شده از سوی Greater Will است که وظیفه دارد Demigodها را شکست دهد، Great Runeها را به دست آورد، الدن رینگ را ترمیم کند و مقام الدن لرد را به دست آورد. البته توجه داشته باشید که داستان بازی Elden Ring چندین پایان مختلف دارد تا بتوانید سرنوشت Lands Between را با توجه به سلیقه خود رقم بزنید.
خدایان بیرونی و جریانهای داستانی دیگر
علاوه بر تمامی حرفهایی که زده شد باید بدانید که شاید تنها به 20 درصد از کل اسطوره شناسی داستان بازی Elden Ring اشاره کردهایم. دنیای این بازی شامل خدایان، شخصیتها و موجودات متعدد دیگری میشود که در سطح Lands Between پخش شدهاند و هر یک هدف منحصر به فرد خود را دنبال میکنند. هرچند که هدف بیشتر این شخصیتها به دست آوردن مقام Elden Lord است، برخی دیگر هدفهای دیگری دارند که برای تکمیلشان از شما کمک میگیرند. اما هدف نهایی شما توسط Two Fingersها و Greater Will ریشه میگیرد و از طریق Finger Maidenها به شما منتقل میشوند. حالا Finger Maidenها چه کسانی هستند؟ Finger Maidenها شخصیتهای مونثی به شمار میروند که قسم خوردهاند Tarnishedها را در طی مسیرشان راهنمایی کنند. در واقع این شخصیتها تارنیشدها را طبق خواسته Greater Will راهنمایی میکنند تا به هدف نهایی که ترمیم الدن رینگ است برسند. Finger Maiden شما که در طی داستان با او بارها ملاقات میکنید Melina نام دارد و در بسیاری از مواقع به کمکتان میآید. مهمترین کمک Melina انجام Level-Upها است که میتوانید با جمع کردن Runeها و ملاقات او شخصیت خود را ارتقا داده و تقویت کنید.
همانطور که پیش از این هم اشاره شد در کنار Greater Will خدایان بیرونی دیگری هم وجود دارند. تبدیل شدن به الدن لرد و به دست گرفتن قدرت هدف اکثر شخصیتهای داستان است؛ اما همه آنها این کار را به خاطر راضی کردن Greater Will انجام میدهند. پس از رویداد Shattering سرزمین Lands Between انسجام خود را از دست داد تا افراد زیادی برای به دست گرفتن قدرت قیام کنند. خدایان دیگر هم این موقعیت را غنیمت میشمارند و تلاش میکنند به سلطنت طولانی مدت Greater Will پایان دهند. اگر در اطلاعات داستانی بازی ریز شوید و تحقیقات خود را به شکلی جدی پیگیری کنید، میتوانید متوجه جزئیات جالبی در مورد سایر Outer Godها و تاثیر ایشان در سطح Lands Between به دست آورید.
برای مثال Lord of the Frenzied Flame که پیش از این به وی اشاره کردیم، از ریشه با Greater Will مشکل دارد و میخواهد با افزایش تسلط خود به دوران Golden Order پایان دهد و دنیایی پر از آشوب را به واقعیت پیوند بزند (به طور دقیقتر هدف این خدا شروع Age of Chaos یا دوران آشوب است). علاوه بر Lord of the Frenzied Flame میتوانیم به Rot Goddess اشاره کنیم؛ خدایی که پشت داستان نفرین ملنیا و بیماری Scarlet Rot قرار میگیرد. حال هرچقدر که بیشتری در داستان بازی پیشروی کنید متوجه خدایان بیشتری در سطح دنیای آن خواهید شد. فقط نکته جالبی که وجود دارد این است که برخی از شخصیتها اعتقادی به تسلط خدایان ندارد و میخواهند خود را از بند محدودیتهای خدایان خارجی بیرون کنند.
منبع: Gamespot